در جهان امروز بي توجهي به نقش کلیدی شرکت­های دانش­بنیان در توسعه اقتصادی باعث عقب ماندن کشورها از کاروان توسعه و پیشرفت جهاني است. این مساله برای اقتصاد ایران که برای سال­های متمادی اقتصادی متکي به ذام فروشي نفت بوده و در اکثر مواقع منابع نفتي نتوانسته اند وارد چرخه تولید و توسعه فناوری شوند، بسیار حائز اهمیت است (پالیزدار و مدنی، 1397). موج جديدي از رشد اقتصادي از طريق شرکت­هاي دانش­بنيان در حال شکل­گيري است در سال­هاي آتي، استفاده از محصولات دانش­بنيان توسط مردم با هدف موفقيت اقتصادي هم بعنوان مصرف کننده و هم در حرفه خود ضروري خواهد بود. ارزش شرکت­ها اینگونه خواهد بود که شرکت­هايي که به مشتريان خود اطلاعات مي­دهند بهتر از ساير شرکت­ها خواهند بود و شرکت­هايي که مي دانند چطور اطلاعات را به دانش تبديل کنند موفق­ترين شرکت خواهند بود (دیویس و بوتکن، 1994) شرکت­هاي دانش­بنيان،کسب و کارهاي دانش محوري هستند که با هدف تبديل پايدار دانش به ثروت شکل گرفته و فعاليت­هاي اقتصادي آن­ها مبتني و همراه با فعاليت­هاي تحقيق و توسعه در زمينه فناوري­هاي نو و پيشرفته است و از اين طريق منجر به توسعه اقتصاد دانش محور در يک جامعه مي شوند (آزاد و همکاران، 1397).از سوی دیگر تجاری­سازی و انتقال ایده­های دانش بنیان از فاز تحقیقاتي به فاز تولید صنعتي، بي اغراق یکي از پیچیده­ترین مراحل فرآیند توسعه فناوری است مطالعات قبلي نشان مي­دهد اکثر ایده­ها و نوآوری­ها به محصول منتج نمي­شوند؛ به­طوری که تنها یک ایده از ۳000 ایده به موفقیت منجر مي­شود. این امر نشان­دهنده­ پیچیدگي بالای فرآیند تجاری­سازی است. بنابراین مشکل اصلي در توسعه محصولات دانش بنیان، ایده­های فناورانه و تحقیقات مبتني بر آن نیست، بلکه در تجاری­سازی آنها نهفته است (فخاری، 1400). تجاری‌سازی، بخش مهمی از فرآیند نوآوری است و هیچ فناوری و محصولی بدون انجام آن با موفقیت وارد بازار نمی‌شود. ایجاد بسترهایی برای عرضه دانش و فناوری، علاوه بر فراهم آوردن ارزش‌های اقتصادی قابل‌توجه برای سازمان‌ها، منجر به رشد اقتصادی و فناوری و افزایش رفاه جامعه می‌شود. در دنیای صنعتی امروز که به‌سرعت به سمت جلو درحرکت است، شرط بقای سازمان‌ها درگرو ارتقای آموخته‌های فنی تخصصی، ارتقای اجرای آموخته‌ها و ایجاد هماهنگی با نظام اقتصادی و بازار جهانی است.
برای معرفی پیشران‌های تجاری‌سازی مرحل زیر به صورت اجرایی پیشنهاد می‌شود:

در مرحله اول و دوم برای استخراج عوامل و استخراج چالش‌ها از تحلیل مضون و مصاحبه ساختاریافته با استفاده از روش‌های نمونه‌گیری هدفمند استفاده خواهد شد. پس از آن با توجه به این‌که تعداد عوامل در ادبیات موضوع نیز تعداد زیادی خواهد بود، این عوامل باید خلاصه شده و روابط علی آن مدل‌سازی شود. برای خوشه‌بندی از روش خوشه‌بندی فازی و برای مدل‌سازی علی از تکنیک دیمتل استفاده خواهد شد. پس از آن به منظور استفاده هر چه بهتر از عومل به صورت اجرایی و کاربردی، خوشه‌های به دست آمده با چالش‌ها تطبیق داده خواهد شد.